خب خب سناریو بانگو داریم... اگه بهویی ببوسی شون
دازای: خر ذوق میشه.
کل روز میبوستت
بهت میگه "بانوی من تو خیلی زیبایی"
چویا: این بچم تبدیل به لبو میشه
ولی بعد لب هات رو میبوسه
آخر شب هم میرید عبادتَ📿🗿
موری: تو خجالت نمیکشی میای پدرمو میبوسی؟ نه خجالت نمیکشی؟ 🗿
آتسوشی: لبو
سعی می کنه آروم بشه که... نشد
میگه: "ا/ت چان... خ.. خجالتم نده"
آکوتاگاوا: اول سرخ میشه
ولی بعد اهمیت نمیده
در آخر خیلی خجالتی میبوستت
کل روز میبوستت
بهت میگه "بانوی من تو خیلی زیبایی"
چویا: این بچم تبدیل به لبو میشه
ولی بعد لب هات رو میبوسه
آخر شب هم میرید عبادتَ📿🗿
موری: تو خجالت نمیکشی میای پدرمو میبوسی؟ نه خجالت نمیکشی؟ 🗿
آتسوشی: لبو
سعی می کنه آروم بشه که... نشد
میگه: "ا/ت چان... خ.. خجالتم نده"
آکوتاگاوا: اول سرخ میشه
ولی بعد اهمیت نمیده
در آخر خیلی خجالتی میبوستت
- ۲.۵k
- ۰۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط